آرامش

PEACE

آرامش

PEACE

این زمان بر آن ولی هست احتیاج ...



این زمان برآن ولی هست احتیاج

تا کند امراض باطن را علاج

از فیوضش قربت و اخوت دهد

تشنگان را باده وحدت دهد

مرده دل را بخشد از نورش حیات

از شر نفسش دهد دل را نجات

نفس ها امروز طغیان کرده است

عاقلان را سخت حیران کرده است

عقل عاجز مانده ره گم کرده است

دست عاقل میزند حیران به دست

آن ولی باشد دهد نورش تغییر

سوی حق او سیرها نتیاد پیر

چاره این درد بی درمان کند

این جهان از نور ابادان کند

می نشاید زنده کردن مرده را

زنده باید کرد دل افسرده را

اخوت و قریبت می دهد از نور عشق

قلب ویران را کند معمور عشق

عاشق حق می سازد هر پیر وجوان

کفر را سازد موحد بی گمان

گمرهان بس سرا خوانده به حق

بر نجات این بشر ریزد عرق

آن ولی باشد که دل  تابان کند

روح را دریک پران کند