با خداییم و شما را رهنما
در حقیقت من خدایم من خدا
آمدم در صورت انسان پدید
من شما را رهنما و پیشوا
بایدت از خود کنون بیرون شدن
تا یقین گردد تو را این ماجرا
تو خدایی نیک بین در خویشتن
نیست غیری در میان جز نام ما
گاه چون موسی روم در کوه طور
گاه چون عیسی شوم ذر مقتدا
گاه بر شکل دیگر پیدا شوم
گه شوم ظاهر به شکل مصطفا
گاه تیغ کین شوم چون ذوالفقار
گاه گردم در لباس مرتضا
بوده و هستم و باشم بی شکی
نیک بنگر در روای کبریا
احمدی در چشم ظاهر دیده است
در جمال دلبران نور خدا